وب نوشته های من

می نویسم برای ثبت لحظه های زشت و زیبایم...دوست داشتی بخون !

وب نوشته های من

می نویسم برای ثبت لحظه های زشت و زیبایم...دوست داشتی بخون !

سینما بهمن

سینما بهمن بوشهر هم افتتاح شد.در حد سینماهای پایتخت!با سه تا سالن(یکی مخصوص بچه ها-یکی برای نمایش فیلم های سینمای ایران و یکی هم برای پخش فیلم های خارجی با زیر نویس فارسی برای اموزش هنرمندان).

جاتون خالی من چهارشنبه بود که رفتم افتتاحیه.اولش خیلی بهم خوش گذشت.افتتاحیه ی باحالی بود .کسل کننده نبود.نزدیک بود بازم بیشتر بهم خوش بگذره که یه پیشنهاد تمام شبمو خراب کرد.اخر سر هم فیلم چند میگیری گریه کنی رو گذاشتن.ولی من زیاد حوصله ی نگاه کردن نداشتم.ولی تا اونجایی که دیدم فیلم به نسبت قشنگی بود.تا حدودی هم خنده دار.

دیروز هم جاتون خالی با بچه ها رفتیم بیرون.اول رفتیم سینما فیلم سوغات فرنگ.قشنگ بود.ببینیدش ضرر نمیکنین.تا حدودی هم خنده داره.بعدش هم رفتیم شهر بازی.من با چندتا لز بچه ها سوار کشتی رافائل شدیم.من الکی جیغ میکشیدم.با یک ادمای بی حالی هم سوار شده بودیم.همشون یه مشت بچه کوچولوی بی بخار بودن به خاطر همین فقط صدای جیغ من شنیده میشد.خلاصه بعدش رفتیم کنار دریا یه خورده نشستیم.بعد از اون هم برای شام رفتیم منمنه.وااااااااااااااااااای اگه بدونین لا مذهب چه قدر چیزاشو گرون کرده بود.ولی انصافا کیفیتش خیلی خوبه.قیمت ۹۰٪ غذاهاش دو برابر شده بود.بعدش هم اومدیم خونه.

قصه ی ما به سر رسید کلاغه هم بسکه قصه ی ما دراز بود به خونش رسید...

تا بعد...

۴شنبه سوری!

از کجا شروع کنم؟

گفتنی ها زیاده ولی نمیدونم از کجاش بگم.از ۴شنبه سوری شروع میکنم.میدونم بابا خیلی از ۴ شنبه سوری گذشته تا ۴ شنبه سوری بعدی هم کلی مونده.نخیر خل هم نشدم...بابا فیلم ۴ شنبه سوری رو میگم.شما رفتین ببینینش؟من رفتم.کلی تعریفشو شنیده بودم ولی به نظر من که اصلا تعریف نداشت.کیفیت فیلم افتضاح بود.مدام قطع و وصل می شد.از فیلم برداری های تیره هم خوشم نمیاد.صحنه ی اینم که تا دلت بخواد تاریک و غم گرفته بود.داستان فیلم بد نبود.ولی خیلی تکراری شده بود.دیگه این داستان رو همه از حفظن.

بگذریم...کلاس زبانم هم شروع شد.سر کلاس زبان خوش میگذره ولی نمیدونم چرا بعضی وقتا خیلی احساس خستگی میکنم.همیشه عاشق زبان بودم و هستم.نه تنها زبان انگلیسی.کلا زبان رو خیلی دوست دارم تو یادگیریش هم تا حدودی استعداد دارم.من معتقدم علاقه که باشه بیشتر وقت ها استعداد هم میاد یا بر عکس.

هنوز کلاس نقاشی ثبت نام نکردم.دوست دارم کلاس تیر اندازی هم برم.مثل پسربچه ها عاشق اصلحه هستم...خیلی کیف میداد اگه میشد همیشه یه اصلحه همرام باشه.مطمئنم اگه برم کلاس تیر اندازی تیر انداز خوبی میشم.کی میدونه؟شاید رفتم.

...

نمیدونستم برای عنوان چی بنویسم.چیز مناسبی به نظرم نیومد.

چهارشنبه رفته بودم برای ترم بعد کلاس زبانم ثبت نام کنم.خیلی هوا گرم بود.تا رسیدم خونه دیگه داشتم از حال میرفتم.وقتی رسیدم خونه انگار دوش گرفته بودم.شده بودم خیسه خیس.کلاس زبانم میتونه یکی از سگرمی هام باشه.باید این ترم حسابی درس بخونم اخه ترم قبل گند کاشتم و باید این ترم جبران کنم.دوست ندارم کسی فکر کنه تنبل یا خنگم.مخصوصا تو درس زبان.باید ثابت کنم که اونقدرا هم بد نیستم.

میخوام تا پایان تابستون یه نقاش حرفه ای باشم.من عاشق نقاشیم.به خاطر همین دنبال یه کلاس نقاشی خوب میگردم.هر کس یه کلاس خوب با یه استاد عالی سراغ داره خبرم کنه لطفا!

پ.ن:بابت این که گفته بودم جمعه ها اپ میکنم و این کارو نمیکردم معذرت میخوام.امیدوارم تکرار نشه.