وب نوشته های من

می نویسم برای ثبت لحظه های زشت و زیبایم...دوست داشتی بخون !

وب نوشته های من

می نویسم برای ثبت لحظه های زشت و زیبایم...دوست داشتی بخون !

دوران کودکی !

چند وقتی بود میخواستم اپ کنم.ولی حوصله نداشتم.حالا دیگه حرفام زیاد شده اومدم همرو بگم...

اول از جشن پیدای پنهان شروع میکنم...واقعا عالی برگزار شد و هر کی نیومد واقعا ضرر کرد... از هنرمندی اقای حسن غلامی واقعا تشکر میکنم.ایشون واقعا هنرمندند.کارشون عالی بود.به گریه در اوردن مردم کار سختی نیست...خندوندنشون هنر میخواد...

اون اقایی هم که با دهن صدای قطار و سنج و دمام در میاورد خیلی باحال بود.حیف که اسمشون رو نمیدونم.من فکر میکردم صدا هارو اون اقایی که پشت ارگ نشسته در میاره.ولی دقت که کردم دیدم نه اون دستش ازاده.کار همون اقای هنرمند خودمون بود...

مجری جشنواره اقای نوذری هم که اصلا حرف نداشت.اولین شرط اجرا شدن یک برنامه به شکل عالی داشتن یک مجری سر زنده است از نظر من.که این برنامه یه عالیش رو داشت...

خوب دیگه از بحث پیدای پنهان بیایم بیرون.دیشب با خاله جونم اینا رفتیم ساحلی... جاتون خالی...خیلی خوش گذشت...بعد از شام منو مهسا رفتیم پیاده روی.البته بعد از کلی التماس از محمود اقا که تنهامون بذاره(فکر بد به کلتون نزنه..محمود ۷ سالشه).خلاصه رفتیم تا رسیدیم به همونجایی که تاب و سرسره و از این چیزا گذاشتن...قبل از رستوران رافائل که بعضیا بعدش رفتن اونجا خوش گذروندن!!!! من و مهسا هم یاد دوران بچگیمون افتادیم و هوس کردیم بریم تاب بازی...چیه چرا میخندی؟مگه ما دل نداریم...خلاصه منتظر نشستیم تا یکی از تابا خالی شد.یکی از اون چند نفره ها هست که باید با پا به کفش فشار بیاری تا حرکت کنه! از اونا...خلاصه سوار شدیم..

چشمامو بستم...احساس کردم برگشتم به دوران بچگی.اون موقع که ۵-۶ ساله بودم و با بابام یا مامانم یا خالم میرفتم پارک.چقدر ذوق میکردم.من عاشق تاب بودم.به خاطر همین بابام برام یه تاب تو چار چوب در خونمون بست. همه ی بچه های همسایه جمع میشدن خونمون که سوار تاب بشن.چقدر اون موقع ها خوب بود.خالی از هر فکر و دغدغه...یهو مهسا ازم سوال کرد دوست داشتی بچه بودی؟چشمامو باز کردم...به اطراف نگاه کردم و دیدم موقعیت الانم رو با دوران بی خیالی کودکی عوض نمیکنم.چون خیلی چیزایی رو که الان دارم و حاضر نیستم با دنیا عوضشون کنم  اون موقع نداشتم...خلاصه کلی تاب بازی کردیم و کمر من هم جای میله های تاب کبود شد!اخه بگو دختر گنده کی گفت سوار تاب بشی؟!

بی خیال باش تا کامروا باشی...

تا بعد...

نظرات 32 + ارسال نظر
حسین چهارشنبه 29 شهریور 1385 ساعت 14:16 http://daam.blogsky.com/

سلام من برگشتن به دوران کودکی رو دوست ندارم اما از الانم هم چندان راضی نیستم

فرزاد چهارشنبه 29 شهریور 1385 ساعت 14:41 http://farzadda.com

می بینم که اخرین گردش تابستون بهت حال داده ..

حسین چهارشنبه 29 شهریور 1385 ساعت 16:22 http://daam.blogsky.com

دوست عزیز در این مملکت بستن روزنامه دلیل نمی خواد. از قیافه شرق خوششون نیومد بستنش! مملکت ماست دیگه کاریش نمیشه کرد!

عماد چهارشنبه 29 شهریور 1385 ساعت 16:44 http://www.emadd.com

ما هم دیشب ساعت ۱۲ همون طرفا بودیم . ساندویچ همبرگر و دوبل برگر رو تو نون هات داگی خوردیم جاتون خالی محشر بود !! خواستیم به یاد دوران کودکیمون قلیون بکشیم ، موقعیت جور نشد !!

سعید چهارشنبه 29 شهریور 1385 ساعت 19:27 http://www.dostyabi.ir

منم می خواستم بیییییییام :)
تنها تنها ؟!؟!؟!
------------------------------------
منم همیشه می رم تاب بازی :دی اینقدر حال می ده ه ه ه ه :دی

سعید چهارشنبه 29 شهریور 1385 ساعت 19:31 http://saeed-sahar.blogfa.com

سلام وبلاگ زیبایی داری
خوشحال می شم سر بزنی
منم اپمhttp://saeed-sahar.blogfa.com/

sahar چهارشنبه 29 شهریور 1385 ساعت 21:51

narges yadete tabaro?cheghadr khosh bud.yadesh bekheir.kashki alanam mishod hamun tabaro savar sham......

parastoo چهارشنبه 29 شهریور 1385 ساعت 22:01 http://llllparastoollll.blogfa.com

salam narges joon azizam mer30 ke omadi behem sar zadi ghorboonet beram to chera azizam dige?zaheran hame bayad ye zakhme amigh az ye nafar ro roo deleshoon dashte bashan ke hichjoori nemishe az beynesh bord.kheyli khastam narges joon kheyli.....faghat vasam doa kon azizam .behem harvaght toonesti sar bezan azizam .movazebe khodet ham bash ghorboonet beram .

آیلین چهارشنبه 29 شهریور 1385 ساعت 22:59 http://www.ashkvalabkhand.blogfa.com

نرگس جون آپ می کنی خبر نمی دی بهمون سری هم که بهمون نمی زنی .
کاش همدیگه رو توی جشن دیده بودیم.

مهشید پنج‌شنبه 30 شهریور 1385 ساعت 07:36

راست می گی بی خیال تا کامروا باشی

اطهر پنج‌شنبه 30 شهریور 1385 ساعت 09:39 http://brightfire.blogsky.com

عجب...!

محمد پنج‌شنبه 30 شهریور 1385 ساعت 12:00 http://ASHEGHPISHE.BLOGFA.COM

سلام خیلی قشنگ بود
در ضمن مطالب وب لاگ کاره خودمو
کامروا باشی

فرزاد پنج‌شنبه 30 شهریور 1385 ساعت 16:01 http://petti.blogsky.com

سلام گلی!
خوبی؟
باباااااااااااااا!!!!!!!!!!!!۱
خوش به حالت!
مرسی که خبرم کردی
آرزومند آرزوهای پاکت...

مجتبی پنج‌شنبه 30 شهریور 1385 ساعت 19:53 http://www.ta-sahar.blogfa.com

سلام نرگس خانوم
باهاتون موافقم،بعضی وقتا ادم حسرت دوران بچگیشو می خوره ...
اما خودمونیما
خجالت نمی کشی با این سنت تاب سواری می کنی؟(راستیچند سالته؟)
ببخشید شوخی کردم

علی جمعه 31 شهریور 1385 ساعت 16:09 http://www.1765.blogfa.com/

سلام نرگس جان
ازاینکه بهم سرزدی ممنونم
ولی نمیدونم چکار کنم...
آخه میدونی اوایل چقدر بخشیدمش؟
الان هم بااومدنش داره زجرم میده
کمکم کن ...

مریم خانومی دوشنبه 3 مهر 1385 ساعت 19:34 http://maryam-khanoomi.blogfa.com

آخییی بالاخره این صفحه ی کامنتای وبلاگ جیگرت باز شد گلم
بعضی وقتا دلم می خواست بچه بودم اما بعضی وقتا هم واقعا از برگشتن به دوران کودکی واهمه دارم :))
میترسم بگن همین طوری باش و این چند سالی هم که گذروندی همش خواب بوده و باز باید اون دوران مدرسه تا اینجایی رو که خوندی رو تکرار کنی .
:دییییییی

قربونت برم . دلم خیلی برات تنگیده :) .

شیدانه دوشنبه 3 مهر 1385 ساعت 20:25 http://www.sheydane.blogfa.com

سلام نرگس گلم(بوس)والله من که اخرش نفهمیدم این جشن پیدای پنهان در مورد چی بوده و کجا بوده؟(نیشخند) ولی خوب معلومه حسااااابی بهت خوش گذشته(قلب)(چشمک)واای گفتی تاب..من که هر دفعه تاب خوردم تا یه مدت حسابی پاهام داغون شدن(نیشخند) زیادم باهاش حال نمیکنم..ولی در مورد اینکه میشد بر گردیم به دوران بچه گیمون شاید من به خاطر خیلی از شرایط و موقعیت هایی که تو بچگی واسه ادم مهیا میشه و تو دوره های دیگه خبری ازشون نیست.دوست داشتم برای یه مدت کوتاهم که شده دوباره بر میگشتم ..
خوشحال میشم بهم سر بزنی(بوس)
تا بعد عسلم(قلب)

ابراهیم دوشنبه 3 مهر 1385 ساعت 23:02 http://ebrahiim.persianblog.com

والا !

ب سه‌شنبه 4 مهر 1385 ساعت 08:46 http://bushehrweb.blogfa.com

باشگاه وبلاگ نویسان بوشهر
http://www.bushehrweb.blogfa.com

پویا پولادتن چهارشنبه 5 مهر 1385 ساعت 01:36 http://pouyap.blogfa.com

سلام ...

بوشهر!!

خوش به حالتون :((

آفتاب آبی چهارشنبه 5 مهر 1385 ساعت 12:33 http://WWW.AFTABEABI.BLOGFA.COM

سلام / ممنون از لطفتون /. شما وبلاگ قشنگی دارید و انسان عمیقی هستید ... تمام متن ها تون رو خوندم و استفاده کردم ... موفق باشید ...

فروغ جمعه 7 مهر 1385 ساعت 12:05 http://good-girls.blogfa.com

سلامممممممممممم
خوبی؟
آپم

حسام یکشنبه 9 مهر 1385 ساعت 19:33 http://www.po0lice.blogfa.com/


من از این اعتماد به نفس شما خیلی خوشم میاد و باهاش حال می کنم :D:D

امرالله دهقان دوشنبه 10 مهر 1385 ساعت 15:56 http://www.medar29.blogfa.com

روزگار کودکی
هی دنیا
بی خیال.

تازه شده ام با بوی ماه مهر!!

رضا چهارشنبه 19 مهر 1385 ساعت 08:24 http://www.mesom.blogfa.com

سلام
خیلی مدت بود میخ واستم بیام به وبلاگ وقت نمی شد
ای گفتی از این جشن پیدای پنهان .
ما گه ۱۰ ، ۱۲ تا از وبلاگ نویسها دور هم جمع بودیم و آخر نشسته بودیم خیلی بهمون بر خورد تو اذهان مردم در مورد وبلاگ نویسان چی می گذره اینها با این کاروشون کلی ما رو خراب کردن
من آپ کردم یه آپ متفاوت بیا

نوید جمعه 21 مهر 1385 ساعت 20:54 http://Navid.BlogFa.Com

سلام نرگس خانوم خوبی ؟ انشالله که خوب و خوش و سلامت باشی .. چه خبر ؟! نماز و روزه قبول باشه ٬ پس یرگشتی قدیم قدیما ؟! به سلامتی فقط بعضی موقع ها میچسبه همیشگی باشه حالت بد میشه !!! یه سری هم به من بزن منتظرم .

reza شنبه 22 مهر 1385 ساعت 01:28 http://www.eshgheshisheyi.blogfa.com

salam azizam baba webet jalebe nargeskhanom be manam sar bezan

راضیه شنبه 22 مهر 1385 ساعت 23:55 http://www.zandi12.persianblog.com

سلام عزیییییییزم
خوبی نرگس جان؟
اهل فوتبال هستی؟:دیییی
من که هستم منتها الان دلم شدید گرفته :(
یه سر بیای پیشم ممنون میشم ازت

فرزاد یکشنبه 30 مهر 1385 ساعت 19:25 http://petti.blogsky.com

سلام
بابا آپ که نمیکنی ما رو هم یادت میره؟
زودی بیا که منتظرم

محمد دوشنبه 1 آبان 1385 ساعت 01:45 http://mohammad4.blogspot.com/

اووه....جسن پیدای پنهان ماله پ ماه پیشن خو...شاگرد تنبلی هسیا :دی....
حالا تو جشن کدومش بودی (دو نقطه دی )

امرالله دهقان سه‌شنبه 2 آبان 1385 ساعت 04:19 http://www.medar29.blogfa.com

حافظ منشین بی می و معشوق زمانی
کایام گل و یاسمن وعید صیام است

مبارک بادت این روز و همه روز
شاد باشی و سربلند

محمد سه‌شنبه 2 آبان 1385 ساعت 12:35 http://www.mohammad4.blogspot.com/

اخرش نگفتی منو از کجا میشناسی...؟
کی بهت گفته بود که من وبلاگ دارم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد