ک ن ک و ر !!!

چپ کنکور ! راست کنکور ! بالا کنکور ! پایین کنکور !!!!!!!! هـــــــمـــــــــــــه جــــــــــــا کنــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــکـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــور !!!!!!!!

منم تازه دارم جزو کنکوری ها می شم ! تازه داره اضطراب کنکور منو هم می گیره !

خوش به حال داداشم ... امروز صبح زنگ زده و خیلی ریلکس میگه کد پستی خونه رو بده . بهش دادم می گم برای چی می خواستی ؟! می گه برای کنکور !! گفتم کنکور ؟! مگه تو هم کنکور داری ؟! گفت آره تو بهمن کنکور دارم ! چه راحت ! نه ؟! دادشم می خواد کنکور دکترا بده و من تازه دارم تو سر خودم می زنم تا شاید بتونم کنکور کارشناسی بدم !!!!

دیشب کابوس کنکور می دیدم ! کنکورم و افتضاح داده بودم ! و هیچ ...

از وقتی اعلام کردن که ثبت نام کنکور شروع شده یه جوریم ... با تمام وجود تصمیم به درس خوندن دارم اما ... وقتی می رم سر کتاب به نظرم میاد که مطالعم اصلا در حد کنکور (!) نیست ... نا امیدانه کتابمو می بندم و پرتش می کنم یه گوشه . تمام مدت تو اتاقم نشستم و به کتابام ذل زدم و حتی یه کلمه هم نمی خونم ... تمام اعتماد به نفسم رو از دست دادم . زمان داره می گذره و من همچنان دارم بیشتر از رقیبام عقب میفتم ... مخصوصا که فهمیدم اون رشته ای که دوست دارم برم باید اول پزشکی عمومی بخونم ! کی آخه پزشکی قبول می شه ؟! اصلا کی دوست داره که قبول بشه ؟! من از پزشکی عمومی متنفرم  ...

فکر کنم مجبورم قید پزشکی ژنتیک رو بزنم و برم مهندسی ژنتیک بخونم ...

داداشم می خواد دانشگاه اهواز بخونه . مهندسی ژنتیک هم دانشگاه اهواز داره . اگه داداشم بره اهواز منم می رم اونجا  .

یکی نیست بگه حالا تو اول مجاز به انتخاب رشته با یه رتبه ی درست بشو بعد انتخاب رشته بکن و بگو کجا می خوام برم !

خیلی وحشتناکه . همه انتظار زیادی دارن  . همه ی خونواده منو از الان تو دانشگاه میبینن ! تو خیال یکی دارو سازم ! تو خیال یکی دیگه دکتر ! تو خیال یکی هم اجازه دارم هر رشته ای که خودم خواستم برم !!!

برام دعـــــــــــــا کنین ... فعلا فقط دعا کنین که آدم بشم و درس بخونم ...