از کجا شروع کنم؟
گفتنی ها زیاده ولی نمیدونم از کجاش بگم.از ۴شنبه سوری شروع میکنم.میدونم بابا خیلی از ۴ شنبه سوری گذشته تا ۴ شنبه سوری بعدی هم کلی مونده.نخیر خل هم نشدم...بابا فیلم ۴ شنبه سوری رو میگم.شما رفتین ببینینش؟من رفتم.کلی تعریفشو شنیده بودم ولی به نظر من که اصلا تعریف نداشت.کیفیت فیلم افتضاح بود.مدام قطع و وصل می شد.از فیلم برداری های تیره هم خوشم نمیاد.صحنه ی اینم که تا دلت بخواد تاریک و غم گرفته بود.داستان فیلم بد نبود.ولی خیلی تکراری شده بود.دیگه این داستان رو همه از حفظن.
بگذریم...کلاس زبانم هم شروع شد.سر کلاس زبان خوش میگذره ولی نمیدونم چرا بعضی وقتا خیلی احساس خستگی میکنم.همیشه عاشق زبان بودم و هستم.نه تنها زبان انگلیسی.کلا زبان رو خیلی دوست دارم تو یادگیریش هم تا حدودی استعداد دارم.من معتقدم علاقه که باشه بیشتر وقت ها استعداد هم میاد یا بر عکس.
هنوز کلاس نقاشی ثبت نام نکردم.دوست دارم کلاس تیر اندازی هم برم.مثل پسربچه ها عاشق اصلحه هستم...خیلی کیف میداد اگه میشد همیشه یه اصلحه همرام باشه.مطمئنم اگه برم کلاس تیر اندازی تیر انداز خوبی میشم.کی میدونه؟شاید رفتم.
سلام خانومی...
وبلاگ قشنگی داری...
موفق باشی.
سلام
خوبی؟!
من که ندیدم
اما می گن خیلی ضد حاله
به خاطر همینم حال نمی کنم.
بابا بی خیااااال کلاس تیر اندازی!!!!
یهو دیدی به پسر وسط خیابون یه چیز گفت بعد زدی کشتیش گننننننااااه داره!!!!
سلام جیگر .
کلاس زبان که بلهههههههه خوش می گذره . مثل فردا که کلاس داریم من نمی تونم برم دریااااااا :))
فیلم چهارشنبه سوری با اینکه موضوعش قدیمی بود . اما بازی هاشون واقعا قشنگ بود
بابا تیر اندازززززززززززززززززز . بعد منو نزنیا . گناه دارم
بووووووووووووس
بعد از سال ها ... چقد اینجا خورده بود .. مواظب باش به خودت تیر نزنی ...
سلام منم آپم ببخشید به خاطر امتحانات نبودم بهم سر بزنی خوشحال می شم
ممنونم که به من سر زدی
راستی ببخشید سلام
خوبید شما
من فیلم چهارشنبه سوری رو ندیدم ولی دوستام میگن خیلی خوب بوده حالا نمی دونم من زیاد اهل سینما ایران نیستم چون همش فیلمهای تکراری پخش می کنن
بای تا های
پس جه خوب شد که من نرفتم فیلم رو ببینم:دی
خوشحال میشم پیش منم بیای .
موفق باشی.
می خوام با منم آشناشی
منتظرتم بیا
سلام ... خوشحال میشم با هم ارتباط لینک داشته باشیم..گذاشتین بگید تا منم بزارم
سلام وبلاگت قشنگ بود
دختری از پسری پرسید :آیا منو قشنگ می دونی ؟ پسر جواب داد : نه ! پرسید : آیا دلت می خواد تا ابد با من بمونی؟ گفت :نه ! سپس پرسید : اگر ترکت کنم گریه می کنی ؟ و بار دیگر تکرار کرد : نه ! دختر خیلی ناراحت شد .... وقتی برای آخرین لحظه با چشمانی که پر از اشک بود به پسر نگاه کرد ..... پسر دست هایش را گرفت و گفت : تو قشنگ نیستی بلکه زیبایی .... من نمی خواهم تا ابد با تو باشم بلکه من نیاز دارم که تا ابد با تو باشم و اگر تو روزی مرا ترک کنی ... گریه نمی کنم .. می میرم
من اپیدم خوشحال میشم سر بزنی
بای
سلام
وبلاگ زیبایی داری
خسته نباشی یاد منم باش