وب نوشته های من
می نویسم برای ثبت لحظه های زشت و زیبایم...دوست داشتی بخون !وب نوشته های من
می نویسم برای ثبت لحظه های زشت و زیبایم...دوست داشتی بخون !دختر دست فروش مترو !
این وبلاگ رو حتما بخونید !
:((
دیشب این همه نشستم نوشتم !
این همه عکس آپلود کردم !
اتفاقی افتاد که نتونستم پستشون کنم 
حوصله ی یه بار دیگه نوشتن ندارم !
فقط بگم که خیلی خوش گذشت .
دست اونایی که زحمت کشیدن درد نکنه .
فقط امیدوارم دفعه ی بعد تقسیم کار بیشتر باشه و این همه فشار روی ۲ - ۳ نفر نباشه !
و برای هر اقدام هم با بقیه مشورت بشه .
و ایشالله همه به هم کمک کنن و عده ای نیومده باشن مهمونی ! باور کنین اینجوری به خودتون هم بیشتر خوش میگذره !
در ضمن انصاف نیست که از آقای انصاری بخاطر جایی که رفتیم ایراد بگیرین !
بوشهر آنچنان جایی برای یه همچین برنامه هایی نداره . هلیله با توجه به تعداد زیاد ما و فاصله و زمان و همچنین این که سایه ی عالی که بود ! هوا هم که خوب بود ! دریا هم که داشت ! مزاحم هم نداشتیم ! انتخاب خوبی بود !
شاید بعضی ها چاه کوتاه رو پیشنهاد بدن ! ولی چاه کوتاه معمولا زیادی شلوغه و سایه بزرگ هم معمولا کم پیدا میشه و سایه اش هم در حال چرخش و جابه جاییه !
دیگه همینا ...
امکان داره دفعه های بعد نتونم شرکت کنم ! دعا کنین مشکلم برطرف بشه ...
پ.ن : از آقای مهندس هاشمی (
) و زهرا و زهره ی عزیز هم بابت زحمتی که برای بردن و آوردنم کشیدن تشکر می کنم . موقع برگشتن هم که آقا مجتبی شرمنده کرد و به خواهش من از ساحلی رفت ... مرسی خیلی خوش گذشت ...
پ.ن : من سیب زمینی زیر آتیشی می خوام 