چی به سرم اومده ؟!
اینجا رو که خوندم بعد از مدت ها یادم اومد که خیلی وقته که حج نامه نمی نویسم ...
خیلی وقته که تمام قول و قرارایی رو که با خدای خودم گذاشته بودم فراموش کردم ...
از همه چیز عقبم ...
خدایا منو ببخش ...
دیگه فقط در صورتی پست می کنم که بخوام حج نامه بنویسم ...
چه زود همه چی رو فراموش کردم ... خدایای من ببخش ...
سلام به نرگس خانم.می شود لطف کنید مرا بیاموزید که منظور شما از حج نامه چیست.نوشته اید که تا حج نامه ننویسم،پست نخواهم کرد.نظر من این است که همیشه به یاد خدا باشید که یکی از احکام به یاد بودن خدا فراموش نکردن آفریده خداست.یعنی اگر پست کنید ما افریده های خدا را خشنود می کنید و انوقت خدا نیز از شما راضیست.
تو هم می خوای فیلم نامه بنویسی ... بیکاریا .
منتظریم
سلام به نرگس خانم.ممنون از حضورتان و توضیح شما راجع به حج نامه.در رابطه با معنی آمو... دشت وسیعی است در شمال خراسان و نام رودی است که در این دشت جاریست.جیحون و آمودریا..هم به آن می گویند. رودکی می گوید:ریگ آموی و درشتیهای آن...... زیر پایم پرنیان آید همی........خوب حالا میرسیم به سوال سخت شما.عرض کنم به حضور نرگس خانم، که چون دختر خانم خوبیست و حتما دیگر در آینده پاپیچ من برای بیو گرافیم نخواهد شد.و چون دارد خود را برای کنکور آماده می کند.سنم را به شکلی می گویم که خود کمی زحمت کشیده و آنرا حل کند.نرگس خانم! موقعی که مردم! امام خمینی را در ماه دیدند و برایش دست تکان می دادند من بیست سال داشتم.حالا دیگر ریش و قیچی (ببخشید کاغذ و قلم) دست شماست.راستی ۱۷سال هم می شود که غربت نشینم.
به موقع یادت اومد بنویس ما هم بخونیم
تو دلت با خداست...و این بهترین است نازنینم...
با این حال ما همچنان نیز در انتظار خوندن خاطرات سفر سبزت به دیار وحی نشسته ایم...موفق باشی نرگس گُلم