طرفای ساعت ۳ ظهر بود !
با بابا سوار ماشین بودیم و داشتیم از خیابون ششم بهمن به سمت دریا خارج می شدیم .
سرعت بابا کم بود و سر سه راهی طبق معمول یه نیمچه ایستی کرد و اومد که دوباره حرکت کنه یه صدای وحشتناک شنیدم !!
شکه شده بودم !
صدای ترمز خیلی شدیدی بود !
اول فکر کردم از ماشین خودمونه ، ولی گفتم با عقل که جور در نمیاد ما که سرعتی نداریم ! تازه می خوایم حرکت می کنیم !
ماشین دیگه ای هم نبود که یه لحظه سمت چپمو که نگاه کردم دیدم یه پژو ۴۰۵ داره با تمام سرعت به سمت ماشین ما میاد و هرچقدر هم که ترمز میگیره بازم سرعتش زیاده !!!
بابا سریع زد روی ترمز !
تازه متوجه شدم که صدا از کجاست !
با کلی بدبختی و مارپیچ رفتن تونست ماشینشو کنترل کنه که به ما نخوره و آخرش هم هرجور که بود ماشین رو یه گوشه متوقف کرد و سریع از ماشین پرید بیرون و شروع کرد به داد و بیداد !
منو بابام هم فقط ماتمون برده !!!
حالا یه چیزی هم بدهکار شده بودیم !
اومده رو سر بابام داد میزنه می گه حالا من با سرعت جت هم بیام تو نباید چشتو باز کنی ؟!
من فقط اینجوری شده بودم و زبونم بند اومده بود !
وقتی فهمیدم ، که مرتیکه عوضی دست برده می خواد در ماشینو باز کنه !
فوری از سمت خودم در و قفل کردم و گفتم بابا حرکت کن !
پ.ن 1 : عجب آدم های جالبی پیدا میشن ! به جای معذرت خواهی یه چیزی هم طلبکاره ! به قول بابام اگه قرار بود تو آزاد باشی که مثل جت بیای و منم مثل جت میومدم که هیچ کدوم الان وجود نداشتیم !
پ.ن 2 : قشنگ عبور مرگ رو از بیخ گوشم احساس کردم ! وقتی ماشینه داشت از کنار ما عبور میکرد از سرعتش ماشین ما تکون خورد !!!!
االبته حق تقدم با اونا بوده ها!!
ما حق تقدم رو رعایت کردیم و ایست کردیم .
اگه رعایت نکرده بودیم که الان ۲ نصف شده بودیم !
فکر کنم مسیر برای اون بوده.
خیر مسیر درست انتخاب شده بود .
عجب آدمایی پیدا میشن .
اَه!
حیف شد! :D
-----
ولی تو این مواقع بعضیا دست پیش رو میگیرن که پس نیفتن اینا رو میشه یه کاریشون کردن ولی بعضیای دیگه هستن که شدیدا اعتقاد دارن که خودشون خلاف نکردن، دیگه از پس اینا نمیشه بر اومد!
واقعا که !! :دی
سلام
اونجا خوا محل بابا ایناست میگفتی یه فیکه ای بزنه کل بچه محل جمع بشن بریختن رو سرش تا بفهمه با بچه بوشهر نباید ایجوری برخورد کنه وطلب کار باشه .
والا چه بگیم
تو ای دوره زمونه همه جور آدمی پیدا میشه
خدا رحم کرد.
نرگس
سلام :ی
انتخابات خانه وبلاگ نویسان بوشهر واسه دومین بار میخواد انجام بشه.
خوشحال میشم شما هم به عنوان یک وبلاگ نویس بوشهری حضور داشته باشین.
جمعه 29 آبان ماه ساعت 16 سالن سازمان تبلیغات میدان امام.
واسه اطلاع بیشتر به سایت زیر مراجعه کن.
http://bushehr.ws/
چه آدم های پرویی پیدا میشنا . و اینکه خدا رحمتون کرد
سلام .
اول شکر خدا که بخیر گذشته.
دوم نمیدونم چرا مردم البته بعضی ها ؛ این همه شرور شدن. فوری دنبال دعوا و درگیری هستن. و بعضی هاشون هم مسلح به سلاح سرد که باید خیلی احتیاط کرد.
موفق باشید.
سلام .
واخ واخ واخ چه آدم های پروی پیدا میشن ها ؟؟؟ باید یه کتک مفسل میخورد تا آدم بشه .
البته از اینکه گفتید مرگ از بیخ گوشت رد شد باید بگم از قدیم گفتن بادنجون بم آفت نداره ( لبخند )
بدو بیو که بروزم
بابا مواظب باش
لازمت داریم عزیزم
بروز شدم بیا منتظرتم