دلتنگم ...
دلتنگ من گذشته ام ! دلتنگ آن دخترک خام و کوچک که همه چیز را زیبا میدید !
نمیدانم ایراد از کجاست . از من ؟! از زمانه ؟! از آدم های اطراف من ؟!
نمیدانم ! هیچ نمیدانم ! این روزها درک و فهمیدن همه چیز علامه ی دهر بودن می طلبد !
کاش همچنان خام می ماندم !
خواب در دنیای بیخیالی ...
دنیای شیرین معصومیت و کودکی ...
باور کن خطا میروی . زمانه عالم دهر نمیطلبد بلکه آدم میطلبد ! از وب نوشتهایت لذت بردم
کاش میشد... اما بزرگ شدن و پخته شدن هم اجتناب ناپذیره :((
میگه هرچی گوشت بیشتر خواب باشه راحت تر میتونی زندگی کنی
سلام .مطالب جالبی داشتی. واقعا لذت بردم تو وبلاگم مطالبی راجع به استان بوشهر گذاشتم برا اطلاعات عمومیتون خوبه. البته حجم اون زیاده به خاطر همین هر چند روز یه بار مطالب به اون اظافه میشه.
www.honar4ir.blogfa.com
منم خیلی دلم تنگه همینایی که گفتی هست تنگ خام بودن و همه چیز رو زیبا دیدن
عزیزم ایراد از ماست که دیگه نه خام هستیم و نه کوچک
یاد باد آن روزگاران یاد باد....
ما به هر سنی برسیم بازم بچه ایم